کد مطلب:90422 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

دوری پرواپیشه از دشنام











«بعیدا فحشه»

واژه ها

الفحش و الفحشاء و الفاحشه: ما عظم قبحه من الافعال و الاقوال.»:

بحش، فحشا و فاحشه: افعال و اقوالی است كه قبح و ناپسندی آن بزرگ و از حد گذشته باشد.

فحش: از حد گذشتن در بدی، در جواب از حد گذشتن، دشنام و ناسزاست.

ترجمه: پرواپیشه، از گفتار زشت و ناسزا بركنار است.

شرح: یعنی یك فرد پرواپیشه و خودنگهدار كه وجودش تجسم صفات عالیه ی انسانی است، از هر گفتار و رفتاری كه عقل و شرع، قباحت آن را اعلام كرده است، به دورند و هرگز دست و زبانشان را به رفتار و گفتار ناپسند كه آنهم از حد گذشته باشد، آلوده نخواهند كرد.

[صفحه 444]

این به آن معنا نیست كه پرواپیشه، قبیح از حد ناگذشته را مرتكب می شود زیرا كلمه ی «بعیدا» پیش از «فحشه» نشانگر این است كه قبیح، چه فاحش و چه غیر فاحش باشد از آنها سر نمی زند.

ابن میثم گوید:

«اراد: یبعد الفحش عنه، انه قل ما یخرج فی اقواله الی مالا ینبغی.»: مراد از دوری فحش از او، این است كه گفتار ناسزاوار به ندرت از او سر می زند.

ابن ابی الحدید گوید: استعمال كلمه ی «بعید» كنایه از این است كه هیچگاه فحش چه در قول و چه در فعل از او صادر نمی گردد.

خوئی گوید: اگر مراد از فحش، معنای ظاهری آن، یعنی بدزبانی و دشنام دادن باشد، باید در لفظ «بعید» تصرف نمود و آن را از دوری، به عدم تاویل كرد و اگر بعید در معنای خود باقی بماند، باید در واژه ی فحش، تصرف كرد و مراد از آن، زیاده روی در سخن گفتن و یا گفتار قبیحی است كه به حد حرام نرسیده باشد، تا با ملكه ی عدالت و تقوای یك فرد پرواپیشه منافات نداشته باشد. قضاوت در اینجا با خوانندگان عزیز است تا كدامیك از نظریه های شارحان را بپسندند.

به نظر می رسد گفتار ابن میثم و خوئی چندان وجهی ندارد، زیرا روی سخن با معیار و نشانه های تقوا و نزاهت پرواپیشگان رذیله و تحلی آنها به صفات حمیده است كه با كمترین سخن و كوچكترین عمل نالایق، نمی سازد و مخصوصا با توجه به قبل و بعد این سخن كه حكایت از صفای باطن و تجلی صفات حق، در آیینه ی وجودشان دارد، گفتار ابن ابی الحدید كه بعید را كنایه از عدم فحش دانسته است تناسب بیشتری دارد. شخصیت الفت پرور پرواپیشگان به گونه ای است كه با دشنام، ناسزا و بدرفتاری (كه موجب تنفر اجتماع است) منافات دارد زیرا روحیه ی پر از صفا و

[صفحه 445]

ایمان آنان همیشه حافظ مقام خود و اجتماع است و مردم را به سیر الی الله دعوت می كند و این معنا، با دشنام و ناسزا و رفتار بد كه تفرقه انگیز است، تفاوت و مباینت دارد. در نكوهش این صفت رذیله، همین بس كه پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان من شر عبادالله من تكره مجالسته لفحشه.»:

بی گمان، از بدترین بندگان خدا، آن كسی است كه به خاطر بدزبانی و بدرفتاری او، مجالست و همنشینی او نفرت آور و معاشرت با او كراهت انگیز باشد. بدزبانی، علاوه بر قباحت شرعی و عقلی، موجب انتقام و كینه توزی طرف مقابل و احیانا به نابودی او منجر می شود.


صفحه 444، 445.